حـق

حق :

معانی  در فرهنگ عامیانه و فرهنگ ایرانی :

۱. آفریدگار، الله، باریتعالی، پروردگار، خدا
۲. حقیقت، راستی، صدق، واقع
۳. درست، راست، روا، واقعی
۴. انصاف، عدل، قسط، منصفت، داد
۵. عادلانه
۶. سزا، نصیب
۷. بهره، مزد
۸. ملک، مال، حقوق
۹. سزاوار، بایسته
۱۰. سزاواری، شایستگی


معانی در فرهنگ اسلامی و شیعی :

حق، وصف و مصدری در قرآن و حدیث و متون فقهی،

 دالّ بر راستی و واقعیت می‌باشد

در قرآن کریم : 

واژه «حَق» و مشتقات آن در قرآن ۲۸۷ بار، در حوزه های معنایی گوناگون، به کار رفته است.
مهم ‌ترین زمینه معنایی واژه «حَق» در قرآن، مربوط به مفاهیم وجود و هستی است. مطابق آیات قرآن، مصداق کامل و منشأ اصلی حق، خداوند است

او یگانه موجود مطلق، غنی و قائم به ذات است که هستی همه موجودات دیگر از اوست و همه مسخَّر و نیازمند اویند و اوست که نظام حق را در عالم جاری 

می سازد .


از همین رو، در تعابیر قرآنی «لاتَقُولوا علی اللّهِ اِلّا الحقَّ»  و «لَه دَعَوةُ الحَقِّ»،

 قول حق و دعوت حق را همان اعتقاد به توحید دانسته اند .

چون از حق محض، جز حق صادر نمی‌شود، همه افعال خدا در قرآن با تعبیر «بالحق» وصف می‌شود، از خلقت آسمان ها و زمین  و خورشید و ماه  تا ارسال رُسُل،  نزول قرآن بر پیامبر،  خروج پیامبر از مدینه برای جنگ بدر،

 نزول فرشتگان،  داوری در روز قیامت  و موارد متعدد دیگر.

براساس آیات قرآن ،  قول خدا که عین فعل اوست، حق است . 

واژه «حَق»، در دلالتی معرفتی، وصفی است برای عقیده،  از این وجه، حوزه 

معنایی دیگر حق در قرآن، در زمینه عقیده و فعل انسان است.

واژه «حق» در قرآن در یک ساختار نحوی ویژه ــ مثل: 

«یتلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ»،  «اِتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ»  ــ، برای تأکید بر انجام دادن کاری به نحو کامل و شایسته به کار رفته است؛ مانند تلاوت کتاب خدا، رعایت تقوای الهی، شناختن قدر خدا و جهاد.  

گذشته از دو حوزه معنایی وجود شناسانه و معرفت شناسانه، واژه «حَق» در قرآن با دو دلالت حقوقی نیز به کار رفته است:

 یکی به معنای عمل یا تکلیفی که برعهده فرد است و بر انجام دادن آن تأکید شده است، مانند وصیت کردن  یا رعایت بهره زوجه از سوی زوج در احکام طلاق، 

 و دیگری به معنای نصیب یا بهره ای که متعلق به فرد خاصی است، مانند آیاتی که به دادن حق خویشاوندان، مسکینان و در راه ماندگان امر می‌کند .

در احادیث و روایات : 

در احادیث بر لزوم عمل به حق و پایداری بر آن بسیار تأکید شده است، حتی اگر پیامدهایی سخت، مانند قطعه قطعه شدن یا سوزانده شدن، داشته باشد.
علی علیه‌السلام به فرزند خود سفارش می‌کند برای حق به هر دشواری ای وارد شود و شکیبایی ورزیدن در راه حق را نیکوترین خصلت برمی شمارد.
قرین گشتن سفارش التزام به حق با توصیه به صبر، دشواری پایداری در راه حق را به خوبی نشان می‌دهد.
بنابر حدیثی از امام باقر علیه‌السلام، «اِصبِر عَلَی الحَقِّ وَ اِن کان مُرّاً» وصیتِ همه امامان بوده است.
البته به تصریح امام علی علیه‌السلام، حق به رغم سنگینی، گوارا، و باطل در عین سبکی، بد فرجام است و اهل حق مدتی کوتاه در سختی و مدتی طولانی در عافیت و آسایش اند.
احادیث بسیاری نیز درباره لزوم بازگو کردن حق حتی در مواردی که به ضرر فرد باشد، و همچنین گفتن حق در رضا و غضب، وارد شده است. 

براساس حدیث مشهور نبوی، برترین جهاد، گفتن کلام حق در برابر ستمگران  است.
برخی از خطبه های حضرت علی علیه‌السلام، بر آمیختگی مداوم حق و باطل و در نتیجه لزوم افشای باطل برای جلوه گر ساختن حق دلالت دارد.

واژه «حَق» در بسیاری از احادیث بر معنای حقوقی دلالت دارد. این معنا در ابعاد گوناگون (مانند حق خدا بر انسان، حق اعضا و جوارح و حقوق متقابل انسان‌ها در مناسبات اجتماعی) مطرح می‌شود.
براساس روایات، منشأ تمامی حقوق، حق خدا بر بندگان است،  که از جمله آن‌ها عبادت خالصانه و اطاعت خدا، شریک نگرفتن برای او و تقوای الهی است.
اگرچه به گفته علی علیه‌السلام حق خدا بر بندگان، موجب ایجاد حق متقابل برای بنده نمی‌شود، اما در صورت التزام بنده به حقوق الهی، خداوند از سر فضل بر خود لازم کرده است به او پاداشی دو چندان دهد دنیا و آخرتش را کفایت و او را از عذاب رها کند.
اما در مناسبات انسان‌ها هر حقی موجب به وجود آمدن حقی برای طرف متقابل می‌شود. از مجموع احادیث چنین برمی آید که صاحبان حقوق بسیارند، از آن جمله‌اند والدین، فرزند، همسر (حقوق خانواده)، همسایه (جار)، مهمان، برادر، و دوست.
صاحبان حقوق فقط انسان‌ها نیستند. براساس روایات، اعضای بدن و فرایض دینی مانند نماز، حج، روزه و صدقهنیز بر انسان حق دارند.
مجموعه مفصّل و جامعی از این حقوق در رساله ای کوتاه از امام سجاد علیه‌السلام، به نام «رسالة الحقوق»، آمده است (رسالة الحقوق). مطابق این رساله، منشأ تمامی حقوق، حقی است که خدا بر بندگان دارد.

بزرگ ‌ترین حق خدا بر بنده، عبادت خالصانه و شرک نورزیدن به اوست. براساس این حق اصلی، در هر نعمتی، حقی بر بندگان واجب شده است، که همه این حقوق اهمیت یکسانی ندارند.
به  تصریح امام علی علیه‌السلام،  عظیم ‌ترین حقی که خدا بر انسان‌ها واجب ساخته، حقوق متقابل حاکم و مردم است.

در قوانین مدنی و مناسبات اجتماعی : 

حق واژه‌ای است که در معانی راست و درست و همچنین در معنی «آنچه فرد یا پدیده‌ای سزاواری آن را دارد» به کار می‌رود.

حقوق اصول قانونی، اجتماعی یا اخلاقی آزادی یا استحقاق است؛ یعنی حقوق طبق قوانین سیستم، کنوانسیون اجتماعی یا نظریه اخلاقی، قوانین اصلی هنجاری درمورد آنچه که به افراد مجاز است یا به آنها بدهکار است، هستند. حقوق در رشته‌هایی مانند قانون و اخلاق، به ویژه نظریه‌های عدالت و دین‌شناسی اهمیت اساسی دارد. 

حقوق اغلب برای هر تمدن ، نیاز اساسی تلقی می‌شود، زیرا آنها به عنوان ستون‌های تثبیت شده جامعه و فرهنگ در نظر گرفته می‌شوند و تاریخچه منازعات اجتماعی را می‌توان در تاریخ هر حق و توسعه آن یافت. کلماتی که می توان در این بخش استخراج کرد :

حق زندگی ، حق آزادی ، حق شهروندی ، حق انتخاب ، حق رای دادن ، حق زندانی ، حق کارگری ، حق روستایی ، حق تحصیل ، حق فردی ، حق گروهی ،

حق کودکان ، حق زنان ، حق اشتغال ، حق آزادی بیان ، حق آزادی مطبوعات و رسانه ، حق مالکیت ، حق تشکل های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ، حق مناطق محروم ، حق مستضعفین ، حق معلولان و توانیابان ، حق جانبازان و اسرا ، حق معلمان ، حق بازنشستگان ، حق هنرمندان ، حق ورزشکاران ، حق اهالی علم و ادب و فرهنگ ، حق نخبگان ، حق دانش آموزان ، حق دانشجویان ، 

حق سرمایه گذاران و فعالان اقتصادی ، حق کارآفرینان ، حق آبادانی و پیشرفت ، حق فقر زدایی و رفاه ، حق جوانان ، حق سالمندان ، حق کشاورزان ، حق بیمه گزاران و بیمه شوندگان و ... 

تماس با ما

برای ارتباط با ما و سایر صفحات حق بر روی دکمه زیر کلیک کنید

پل های ارتباطی